کد مطلب:134765 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:222

بهره مندی امت از روح انقلابی
شاید كسی بگوید روح انقلابی كه قیام امام حسین (ع) در توده ی مسلمان برانگیخت، وضع این مردم به واسطه ی قیامهای ناشی از آن دچار تغییر نگشته است. چون قیامها همیشه ایجاد می شد ولی همیشه به شكست می انجامید و برای مردم جز قربانی و فقر و ترور و وحشت چیزی در پی نداشت.

آری، این قیامها وضع مردم را دچار تحول آنی نساخت و غالبا نتایج ملموسی در برنداست اما برای مردم موجب حفظ ایمان و اعتماد به خود و شخصیت خود و حق حیات و بزرگی گشته بود؛ و این خود پیروزی بزرگی است.

مهمترین چیزی كه یك ملت به آن دچار خواهد شد، از بین رفتن روح انقلابی در اوست؛ كه در این صورت شخصیت خود را از دست می دهد و در گرداب فاتحان غرق خواهد شد. چنان كه برای ملتهای زیادی سرنوشت چنان بود كه هویت خود را از دست بدهند و از بین بروند، چون روح انقلابی شان را از دست دادند و تسلیم دشمن گشته و شخصیت خود و اصول وجود معنوی شان را باخته اند و فاتحان آنها را ذوب نموده اند. این مردمی كه تاریخ تنها نامی از آنها به یاد دارد، تنها به خاطر ضعف نظامی یا اقتصادی شان


نبوده است بلكه ناشی از فلسفه ی شكست و تسلیم و تن به ذلت دادن است كه راهش را در دل و جان پس از خاموش شدن روح انقلابی، یافت شده است.

اگر یك امت به شخصیت، فرهنگ و اصولش وفادار و مؤمن باشد و روح انقلابی در اعماق وجودش حفظ شده باشد، هرگز جنگجویان نمی توانند آن را نابود سازند و می تواند راه تازه ای در تاریخ برای خود بگشاید این چیزی است كه قیام امام حسین (ع) آن رامحقق ساخته است.

قیام حسین (ع) این روح را كه بنی امیه در پی خاموش كردن آن بود، شعله ور ساخت ولی همیشه پنهان مانده بود و در جوششهای انقلابی تند وطوفان زا علیه حاكمان هر از چندگاه خود را نشان می داد. قیامها همیشه با شكست مواجه می شدند ولی هرگز به سردی و خاموشی نمی گراییدند، چون روح انقلابی ماندگار بوده است و توده ی مسلمان را همواره به انقلاب و سركشی و اظهار وجود در برابر ستمگران: كه ما هستیم، سوق می داد.

اما با در آمدن دوران جدید و گسترش ابزار تسلیم سازی توده ها و حاكمانی فرومایه كه به منافع توده نمی اندیشیدند و سود بیگانگان را در نظر داشتند، باز توده ی مسلمان آرام و قرار نیافت و در به كارگیری شیوه ها و ابزار نابوی جدید، موفق نگشت، بلكه توده ی مسلمان همچنان انقلابی باقی ماند و همچنان به وسیله ی انقلاب و خون، انسانیت خویش را بروز می داد. بدین ترتیب امت مسلمان وجود خود را ثابت نمود و تاریخ آن را به مسیر خود نبرد و بلكه همچنان ماندگار گشت تا تاریخ ساز گردد.

این، دستاورد قیام امام حسین (ع) است. این قیام سرآغاز تحول است؛ چون اندیشه ها و احساسات و روحی كه این قیام آفریده است و قیامهای بعد از آن، آن را رشد و توسعه داده اند و ادامه ی آن هستند، سازنده ی تاریخ خونین مبارزه برای رهایی از این نقطه از جهان می باشند.

ما كاملا نمی دانیم كه اگر امام حسین (ع) دست به این قیام نمی زد، چه رخ می داد؟ میتوان چنین گمانه زنی كرد كه حكومت اموی ادامه می یافت و موقعیت خود را با نفاق دینی و فلسفه ی بی عملی و تن به سازش دادن تحكیم می كرد. این فلسلفه و این نفاق دینی در توده ی مردم استحكام می یافت و همیشه در برابر حاكمان سر خم می نمود و حاكمان نیز غرق در لهو و لعب و نهایت كار هم نابودی حاكمان و محكومان بوده است و فاتحان هم سرزمینها


را در می نوریدند و هیچ مقاومتی و درگیری در برابر خود نمی یافتند؛ بلكه تنها نابودی حاكمان و محكومان و تاریخ هم همه ی آنها را با هم به ورطه ی نابودی سوق می داد.

اما حوادث بر خلاف آن چه كه پیش بینی می شد، رخ داد. حاكمان از بین رفتند و دولتها پایمال شدند ولی توده ی مردم ومحكومان همچنان پایدار باقی ماندند. تمام این امور به واسطه ی روحیه ای بود كه قیام قهرمانان كربلا منتشر نمود.